شهرسازی | سیر اندیشه ها در شهرسازی | مقالات آموزشی کیمیا فکر بزرگ

ساخت وبلاگ

شهرسازی با دو نکته از پیش شهرسازی متمایز می گردد:

  • شهرسازی به عنوان عمل کلی گرایان (مورخین، اقتصاددانان و…) در هر دو شکل نظریه ای و عملی در تیول «متخصصین» و عموماً معماران قرار می گیرد و به طوری که لوکوربوزیه تأکید می کند «شهرساز دیگر کسی جز معمار نیست»
  • شهرسازی عمل غیرسیاسی می شود و این‌چنین است که دخالت خویش را در نگرش کلی جامعه متوقف می سازد. در صورتی که پیش شهرسازی در تمامی طول تاریخ خود به جهت‌ گیریهای سیاسی وابسته بود.

در خصوص پیدایش واژه شهرسازی : بارده (Bardet) گمان دارد که برای نخستین بار توسط کلژره (P.Clereget) در فهرست جامعه‌ جغرافیایی نوشاتل به‌ کارفته است.

واژه شهری شدن هم توسط بارده پیشنهاد شده است. بدین منظور که بتواند پدیده «خودبه خودی» توسعه شهر را بیان کند که در مقابل اصطلاح سازمان یافته خواست شهرسازی قرار گیرد.

در خصوص گذار از پپش شهرسازی به شهرسازی می توان بیان داشت پس از مرحله‌ مبارزه جو و مطلوب قرن ۱۹ جوامع سرمایه داری بازتر می شوند و طبقات رهبری کننده این جوامع بعضی انگاره های سوسیالیستی قرن نوزدهم را به کار می گیرند، ضمن آنکه این انگاره ها را از ریشه هایشان جدا کرده‌اند. افزون بر آنکه این انگاره ها نیز به اجرا در خواهند آمد و شهر سازی به جای آنکه خود را در تخیل ببینند، به افزارمندانش نقشی عملی بخشید.

با این وجود شهر سازی کاملاً از بعد تخیلی بر کنار نمی ماند. اولین شهرسازان بر واقعیت سلطه کمتری دارند؛ گاه لازم است که به مقابله با موقعیت اقتصادی نامساعد برخیزند و گاه با ساخت اقتصادی – اداری پرقدرت و به ارث مانده از قرن نوزدهم برخورد کنند. از این زمان نقش جدلی و شکل دهنده آنان به نوبه خویش بر جنبش تخیلی تأکید می گذارد.

در شهرسازی با این سه الگو مواجهیم:

الف- الگوی شهرسازی ترقی گرا ( تعبیری نو از ترقی گرایان )

ب- الگوی شهرسازی فرهنگ گرا ( تعبیری نو از فرهنگ گرایان )

ج- الگوی شهرسازی طبیعت گرا

در اواخر قرن ۱۹ از فونکسیالیسم (عمل‌گرایی)  به سمت راسیونالیسم (خردگرایی) می رویم. این نگاه می خواهد مدرنیته را در هنر نو نشان دهد. برای این امر دو صاحب نظر وجود دارد:

۱) ژولین گاده. 

۲) پل سوریو.

ژولین گاده معماری را دوباره مطرح می کند و در این راستا معماری را علم و هنر می داند، که این هنر، هنر ساختن است. او زیبایی شناسی قرون وسطی و رنسانس را کنار می گذارد و زیبایی شناسی ناسیونالیستی را مطرح می کند. او می گوید هنر باید با ماشین ساخت شود و شهر با دوران خودش باید منطبق گردد. او شهر عمودی را شهر زیبایی می‌داند.

پل سوریو در این راستا کمال‌ گرایی را مطرح می کند و اذعان می دارد که هر آنچه به کمال خود برسد زیباست. حتی اگر زشتی به کمال خود برسد، زیباست. او پایه گذار مکتب نانسی (زیباشناسی صنعتی) است و آنچه که امروزه به طراحی صنعتی مشهور گشته است از پایه گذارانش می توان به وی اشاره کرد.

به این ترتیب این دو سبک بین‌الملل را پایه ریزی می کنند و این گونه عملکرد گرایی با دیدگاه ناسیونالیستی شکل می گیرد که در آن تزئین حذف شده است و آنها به سمت هنر سودمند و کاربردی سمت می گیرند.

این مقوله در سال های ۱۹۱۷ تا ۱۹۶۰ ادامه پیدا می‌کند که در دهه‌ ۴۰ م (پس از جنگ جهانی دوم) به اوج می رسد. این دوره به دوره مدرنیسم مشهور است.

مباحث آموزشی | کارشناسی ارشد | برنامه ریزی شهری | طراحی شهری | سیر اندیشه ها

منبع: جزوه سیر اندیشه ها

انتشار مطلب با ذکر منبع بلامانع است.

وبلاگ شهرسازی 85| نوشته هایی در مورد شهر...
ما را در سایت وبلاگ شهرسازی 85| نوشته هایی در مورد شهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrsaze85o بازدید : 158 تاريخ : جمعه 5 خرداد 1396 ساعت: 3:00